گمنام صارف
"عقیل بن ابی طالب" کے نسخوں کے درمیان فرق
م
←زندگینامہ
imported>Mabbassi مکوئی خلاصۂ ترمیم نہیں |
imported>Mabbassi م (←زندگینامہ) |
||
سطر 4: | سطر 4: | ||
[[علم انساب]] سے آگاہ اور ایسے حاضر جواب شخص تھے کہ اپنے مد مقابل شخص کی حیثیت کا لحاظ کئے بغیر فورا جواب دے دیتے ۔<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۶۹.</ref> عقیل نے مجبوری کے ساتھ [[جنگ بدر]] میں مشرکوں کا ساتھ دیا۔اس جنگ میں گرفتار ہوئے انکی آزادی کیلئے ان کے چچا [[عباس بن عبد المطلب]] نے 4000 درہم فدیہ دیا۔ <ref>الاستیعاب،ج۳،ص:۱۰۷۸</ref> | [[علم انساب]] سے آگاہ اور ایسے حاضر جواب شخص تھے کہ اپنے مد مقابل شخص کی حیثیت کا لحاظ کئے بغیر فورا جواب دے دیتے ۔<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۶۹.</ref> عقیل نے مجبوری کے ساتھ [[جنگ بدر]] میں مشرکوں کا ساتھ دیا۔اس جنگ میں گرفتار ہوئے انکی آزادی کیلئے ان کے چچا [[عباس بن عبد المطلب]] نے 4000 درہم فدیہ دیا۔ <ref>الاستیعاب،ج۳،ص:۱۰۷۸</ref> | ||
===اسلام قبول کرنا=== | |||
<!-- | |||
درباره زمان اسلامآوردن وی، اقوال مختلفی وجود دارد. به گفتۀ [[ابن قتیبه]]، عقیل بلافاصله پس از آزادی بعد از جنگ بدر، مسلمان شد.<ref>ص ۱۵۶.</ref> | |||
به گفته ابن حجر، وی در سال [[فتح مکه]] مسلمان شد؛ اما در ادامه میگوید: برخی گفتهاند که وی پس از [[صلح حدیبیه]] مسلمان شد و در ابتدای سال هشتم هجری به [[مدینه]] [[هجرت به مدینه|هجرت]] کرد. | |||
وی در [[جنگ موته]] شرکت کرد و نیز طبق روایتی وی در [[جنگ حنین]] از کسانی بود که هنگام فرار برخی از لشکریان، ثابت قدم ماند.<ref>ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۴۳۸.</ref> | |||
:'''پس از پیامبر''' | |||
وی به همراه ۲ نفر دیگر در زمان [[عمر بن خطاب]] فراخوانده شد که مردم را جهت تقسیم بیت المال به ترتیب مراتبشان بنویسند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰.</ref> | |||
=== در زمان امام علی(ع)=== | |||
طبق گفته [[ابن ابی الحدید]]، عقیل [از مدینه] به [[عراق]] رفت، و سپس به [[شام]]، و آنگاه به [[مدینه]] بازگشت و در هیچ یک از جنگهای [[امیرالمؤمنین]](ع) حاضر نبود. هرچند آمادگی خود و فرزندانش را برای کمک به وی در جنگها اعلام کرد، اما حضرت او را تکلیف به جنگ نکرد. | |||
:'''عقیل و در خواست از بیت المال''' | |||
هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت و اموال بسیار از بیت المال در اختیار آن حضرت بود، روزی عقیل، به نزدش آمد و گفت: «مقروض هستم و از ادای آن عاجز میباشم، قرض مرا ادا کن.» وقتی علی(ع) از مقدار قرض که صدهزار درهم بود جویا شد فرمود: «سوگند به خدا آنقدر ندارم که بتوانم قرض تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک میکنم...» | |||
عقیل گفت از بیت المال بده، ولی حضرت از این امر امتناع نموده<ref>ابن شهرآشوب، مناقب، ج۲ص ۱۰۹ </ref> | |||
و آهنی گداخته را به دست وی که نابینا بود نزدیک کرد، عقیل به خیال اینکه پول است دست به آن زد، ولی با آهن داغ مواجه شده واعتراض نمود، امام علی(ع) به وی فرمود تو طاقت این آتش را نداری من چگونه با زیر پا نهادن حق مردم آتش جهنم را تحمل کنم.<ref>شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج۱۱، ص: ۲۴۵</ref><ref>إرشاد القلوب إلی الصواب (للدیلمی)، ج۲، ص: ۲۱۶</ref> | |||
:'''رفتن به نزد معاویه''' | |||
عقیل برای درخواست کمک مالی به دربار [[معاویه بن ابیسفیان|معاویه]] رفت و با او دیدار داشت. روشن نیست که رفتن عقیل به شام نزد [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]]، هنگام زنده بودن امیرالمؤمنین(ع) بوده است یا نه. | |||
برخی این ملاقات را در زمان حیات امام علی(ع) دانستهاند. دلیل این گروه این روایت است: روزی معاویه در حالی که عقیل نزدش نشسته بود گفت: این ابویزید [کنیه عقیل] است، اگر نمیدانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمیآمد و او را رها نمیکرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت به خیری را میخواهم. | |||
برخی دیگر گفتهاند رفتن وی نزد معاویه پس از درگذشت امیرالمؤمنین(ع) بوده است. [[ابن ابی الحدید]] این سخن را ترجیح میدهد. استدلال این افراد، به نامه عقیل در اواخر حکومت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت و پاسخ آن نامه است.<ref>المدنی الشیرازی، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، ص۱۵۵.</ref> | |||
> |