مندرجات کا رخ کریں

"آیت" کے نسخوں کے درمیان فرق

8,614 بائٹ کا اضافہ ،  11 دسمبر 2016ء
م
imported>Mabbassi
imported>Mabbassi
سطر 103: سطر 103:
::قرآن کوئی  فنّی اور درسی کتاب نہیں کہ جو فصول اور مخصوص نظم تالیف رکھتی ہو اگرچہ آیات کے درمیان شناخت اور پہچان ایک اچھی چیز ہے ۔لیکن یہ مناسبت ارتباط کی بنیاد پر اجزا کے درمیان ہونی چاہئے کہ جن کا اول و آخر آپس میں مرتبط ہو۔پس اس بنا پر کلام خدا کے درمیان نا مناسب ربط ہونے کی نسبت نہیں دی جانی چاہئے ۔<ref>شیخ عز الدین منقول از: الاتقان، ج۲، ص۲۳۴</ref>
::قرآن کوئی  فنّی اور درسی کتاب نہیں کہ جو فصول اور مخصوص نظم تالیف رکھتی ہو اگرچہ آیات کے درمیان شناخت اور پہچان ایک اچھی چیز ہے ۔لیکن یہ مناسبت ارتباط کی بنیاد پر اجزا کے درمیان ہونی چاہئے کہ جن کا اول و آخر آپس میں مرتبط ہو۔پس اس بنا پر کلام خدا کے درمیان نا مناسب ربط ہونے کی نسبت نہیں دی جانی چاہئے ۔<ref>شیخ عز الدین منقول از: الاتقان، ج۲، ص۲۳۴</ref>


[[علامہ طباطبائی]] کے مطابق ، چہ بسا ممکن ہے کہ چند آیات  جملۂ معترضہ کی صورت میں ایک سیاق کی آیات کے درمیان آ جائیں کہ جو کسی دوسرے مطلب کو بیان کر رہی ہوں لہذا اس بنا پر آیات کے درمیان  آیات  کے درمیان تناسب اور ارتباط کو پیدا کرنے کی زحمت  ضروری نہیں نیز اس تناسب کے حتمی ہونے پر کوئی دلیل بھی نہیں ہے مگر ایک جگہ پر نازل ہونے والی ایک سورہ کی آیات میں ارتباط اور تناسب واضح ہے ۔<ref>المیزان، ج۴، ص۳۵۹</ref>
[[علامہ طباطبائی]] کے مطابق ، چہ بسا ممکن ہے کہ چند آیات  جملۂ معترضہ کی صورت میں ایک سیاق کی آیات کے درمیان آ جائیں کہ جو کسی دوسرے مطلب کو بیان کر رہی ہوں لہذا اس بنا پر آیات کے درمیان  آیات  کے درمیان تناسب اور ارتباط کو پیدا کرنے کی زحمت  ضروری نہیں نیز اس تناسب کے حتمی ہونے پر کوئی دلیل بھی نہیں ہے مگر ایک جگہ پر نازل ہونے والی سورتوں  کی آیات میں ارتباط اور تناسب واضح ہے ۔<ref>المیزان، ج۴، ص۳۵۹</ref>
==آیت کے دیگر معانی ==
<!--
برای آیه معنای عامی نیز بیان شده و آن این که آیات الهی اموری هستند که به وجود آفریدگار، قدرت، حکمت، عظمت و سایر صفات علیای او گواهی می‌دهند. از این رو، در مورد همه آفریدگان به کار می‌رود. قرآن کریم در موارد زیادی پس از ذکر پدیده‌های جهان آفرینش می‌فرماید: (إِنَّ فی ذلک لآیات) ; «‌به راستی که در آن (پدیده‌های شگفت انگیز جهان) نشانه هایی [برای خدا و صفات او] است.<ref>قرآن شناسی، ج۱، ص۳۳</ref>
 
نکته قابل توجه این که در قرآن کلمه «‌[[معجزه]]‌» استعمال نشده است و به جای آن اصطلاح «‌آیه» و «‌بینه‌» به کار رفته است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۶۱; راه شناسی، ص۸۲</ref>و اصطلاح «‌معجزه‌» را غالباً متکلمان به کار برده‌اند.<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۱۶۱; ایضاح المراد، ص۳۸۱، پاورقی</ref>
 
وجه تناسب بین معنای اصطلاحی و لغوی آیه این است که آیات قرآنی از یک سو معجزه است، چون کسی نمی‌تواند همانند آن را بیاورد و از جهتی علامت صدق آورنده آن، مایه عبرت برای اهل ذکر، حاوی برهان و دلیل بر محتوای خود که هدایت و علم برای انسان‌ها، و نیز بیان گر قدرت، علم، حکمت و سایر صفات الهی است.<ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۹</ref>
 
آیه بودن چیزی به اعتبارها و جهات گوناگون فرق کرده و قابل شدت و ضعف است؛ مثلاً بخشی از قرآن به اعتبار عجز بشر از آوردن مثل آن، آیه خداست. احکام و تکالیف الهی به اعتبار حصول تقوا و تقرّب به سبب آنها، آیات خداوند هستند. موجودات عینی به اعتبار این که وجود و خصوصیات وجودی‌شان، به وجود و خصوصیات وجودی خداوند دلالت می‌کند، آیات خداوند می‌باشند. انبیا و اولیای الهی به جهت این که در قول و عمل، مردم را به خدا دعوت می‌کنند باز از آیات الهی هستند ; مثلا از [[امام صادق]] و [[امام رضا]] علیهما السلام درباره آیه: (وَعلامات وبِالنَّجمِ هُمْ یهْتَدُون) سؤال شده که فرمود: مراد از «‌نجم‌» رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم و مراد از «‌علامات‌» [[امامان|ائمه]](ع) می‌باشند.<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۷؛ المیزان، ج۱، ص۲۵۰</ref>امور خارق العاده و معجزات انبیا نیز به خصوص «‌آیه» نامیده می‌شوند، زیرا هم دلالت روشن تری به قدرت و عظمت الهی دارند و هم نشانه صدق انبیا در دعوی [[نبوت]] هستند.<ref>قرآن شناسی، ج۱، ص۳۳</ref>
 
=== آیات تشریعی و تکوینی ===
آیات الهی را ابتدا می‌توان به دو بخش «‌تشریعی‌» و «‌تکوینی‌» تقسیم کرد; [[آیات تشریعی]] عمدتاً، قرآن کریم و دیگر کتاب‌های آسمانی است.<ref>قرآن شناسی، ج۱، ص۳۳</ref>البته برخی از آیات قرآنی بیانگر آیات تکوینی نیز هستند. و برخی دربردارنده معارف اعتقادی، احکام عملی و یا اخلاقیات بوده که مایه تقرب به سوی خداست.<ref>المیزان، ج۱۸، ص۱۵۹</ref>
 
[[آیات تکوینی]] خداوند امور عینی و خارجی هستند که به وجود خارجی‌شان، بر وحدت خداوند در خلق و اتصاف او به صفات کمال و تنزّه از نقص و نیاز دلالت می‌کنند<ref>همان، ج۱۸، ص۱۵۸</ref> که این دسته از آیات الهی باز به دو دسته تقسیم می‌شود: عادی و خارق العاده‍. آیات تکوینی عادی شامل همه پدیده‌های جهان می‌شود، ولی خارق العاده دربردارنده امور خارج از عادات و معجزات پیامبران است.<ref>قرآن شناسی، ج۱، ص۳۴</ref>
 
===آیات آفاقی و انفسی ===
برای شناخت خداوند معمولاً دو راه وجود دارد:
# مطالعه در نشانه‌های خدا که جسم و جان انسان است و به آن، آیات انفسی می‌گویند،
# مطالعه در آیاتی که در بیرون وجود او قرار دارد و به آن، آیات آفاقی گفته می‌شود.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۲۸</ref>
 
در قرآن و روایات، به مطالعه وتدبّر در هردو دسته، به ویژه آیات انفسی تأکید فراوان شده است؛ چنان که خدای سبحان می‌فرماید: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ...﴿٥٣﴾|ترجمه=به زودى نشانه‌هاى خود را در افقها[ى گوناگون‌] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود، تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است...|سوره=[[سوره فصلت|فصلت]]|آیه=٥٣}}
 
درباره موارد و مصادیق آیات آفاقی و انفسی، دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است.<ref>برای نمونه نک: جامع البیان، ج۱۱، ص۴ ; مجمع البیان، ج۹، ص۲۹ ; المیزان، ج۱۷، ص۴۰۵</ref>؛
مانند آسمانها، زمین و نظمی که در دریاها، صحراها، گیاهان، حیوانات و موجودات آسمانی است که تامل در آنها، رهگشاست و سالک را به وحدت حق، آشنا می‌کند.
 
آیات انفسی نیز آیاتی است که در وجود خود انسان قرار دارد، اعم از پیچیدگی‌های اعضا و قوای انسان<ref>المیزان، ج۱۸، ص۴۰۵</ref> و یا سیر در تجرد نفس و شگفتی‌های آن.
 
در روایات نیز به اهمیت معرفت آفاقی و به ویژه انفسی توجه و تأکید بیشتری شده است. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: ''' «‌من عرف نفسه فقد عرف ربه''' ; هر کس خود را شناخت خدایش را شناخته است‌» <ref>بحارالانوار، ج۲، ص۳۲ ; غرر الحکم، ص۲۳۲</ref> <ref> برای تفاسیر این حدیث نک: مصابیح الانوار، ج۱، ص۲۰۴، و الالهیات فی مدرسة أهل البیت(ع)، ص</ref>
 
امام علی(ع) در بیانی دیگر از طریق آیات آفاقی به وجود خدا، دلیل اقامه کرده است: «‌پس اندیشه کن در آفتاب و ماه، و درخت و گیاه، و آب و سنگ، و اختلاف شب و روز، و جوشش دریاها، و فراوانی کوه‌ها، و بلندای قلّه‌ها، و گوناگونی لغت‌ها، و تفاوت زبان‌ها، که نشانه‌های روشن پروردگارند.پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد، و تدبیر کننده را انکار کند! گمان کردند که آنها چون گیاهانند و زارعی ندارند، و اختلاف صورت هایشان را سازنده‌ای نیست، بر آنچه ادعا می‌کنند حجت و دلیلی ندارند، آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده باشد ».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵</ref>
 
توجه و تمسک به آیات آفاقی و انفسی در [[فلسفه]] و [[عرفان]] نیز مورد بحث واقع شده است.<ref>الأسفار الأربعه، ج۷، ص۱۴ ; اسرار الآیات، ص۱۶؛ الأسفار الأربعه، ج۷، ص۱۴</ref>
 




سطر 110: سطر 143:
[[tr:Ayet]]
[[tr:Ayet]]
[[id:Ayat]]
[[id:Ayat]]
>
گمنام صارف