"ذوالحجہ" کے نسخوں کے درمیان فرق
م
←ماہ ذوالحجہ کے اعمال
Waziri (تبادلۂ خیال | شراکتیں) |
Waziri (تبادلۂ خیال | شراکتیں) |
||
سطر 61: | سطر 61: | ||
* اس ذکر کو ہزار مرتبہ پڑھنا: {{حدیث|"سُبحانَ الذَی فی السماءِ عرشُهُ، سُبحانَ الذَی فی الارضِ حُکمُهُ، سُبحانَ الذی فی القُبُور قَضاؤُهُ، سبحان الذی فی البَحرِسَبیلُهُ، سبحان الذی فی النارسُلطانُهُ، سبحان الذی فی الجَنَّةِ رَحمَتُهُ، سبحان الذی فی القِیامَةِ عَدلُهُ، سبحان الذی رَفَعَ السَّماءَ، سبحان الذی بَسَطَ الاَرضَ، سبحان الذی لا مَلجَاَ وَ لا مَنجا مِنهُ اِلاّ الیه"|ترجم= منزّه است خدایی که عرشش در آسمان است،:منزّه است خدایی که حکمش در زمین است،منزّه است خدایی که فرمانش در گورهاست،منزّه است خدایی که راهش در دریاست،منزّه است خدایی که سلطنتش در آتش است، منزّه است خدایی که رحمتش در بهشت است،منزّه است خدایی که عدالتش در قیامت است،منزّه است خدایی که آسمان را برافراشت،منزّه است خدایی که زمین را بگسترد،منزّه است خدایی که پناهگاه و نجاتی از او جز به سوی او نیست}} | * اس ذکر کو ہزار مرتبہ پڑھنا: {{حدیث|"سُبحانَ الذَی فی السماءِ عرشُهُ، سُبحانَ الذَی فی الارضِ حُکمُهُ، سُبحانَ الذی فی القُبُور قَضاؤُهُ، سبحان الذی فی البَحرِسَبیلُهُ، سبحان الذی فی النارسُلطانُهُ، سبحان الذی فی الجَنَّةِ رَحمَتُهُ، سبحان الذی فی القِیامَةِ عَدلُهُ، سبحان الذی رَفَعَ السَّماءَ، سبحان الذی بَسَطَ الاَرضَ، سبحان الذی لا مَلجَاَ وَ لا مَنجا مِنهُ اِلاّ الیه"|ترجم= منزّه است خدایی که عرشش در آسمان است،:منزّه است خدایی که حکمش در زمین است،منزّه است خدایی که فرمانش در گورهاست،منزّه است خدایی که راهش در دریاست،منزّه است خدایی که سلطنتش در آتش است، منزّه است خدایی که رحمتش در بهشت است،منزّه است خدایی که عدالتش در قیامت است،منزّه است خدایی که آسمان را برافراشت،منزّه است خدایی که زمین را بگسترد،منزّه است خدایی که پناهگاه و نجاتی از او جز به سوی او نیست}} | ||
* دعائے: {{حدیث|"اللهم من تَعَّبَا وَ تَهَیا وَ اَعَدَّو استعدَّ لِوِفادةٍ..."}} پڑھنا | * دعائے: {{حدیث|"اللهم من تَعَّبَا وَ تَهَیا وَ اَعَدَّو استعدَّ لِوِفادةٍ..."}} پڑھنا | ||
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" > | |||
{{حدیث|اَللَّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَیأَ وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةٍ إِلَی مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نَائِلِهِ وَ جَائِزَتِهِ فَإِلَیک یا رَبِّ تَعْبِیتِی وَ اسْتِعْدَادِی رَجَاءَ عَفْوِک وَ طَلَبَ نَائِلِک وَ جَائِزَتِک فَلا تُخَیبْ دُعَائِی یا مَنْ لا یخِیبُ عَلَیهِ سَائِلٌ [السَّائِلُ] وَ لا ینْقُصُهُ نَائِلٌ فَإِنِّی لَمْ آتِک ثِقَةً بِعَمَلٍ صَالِحٍ عَمِلْتُهُ وَ لا لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ أَتَیتُک مُقِرّا عَلَی نَفْسِی بِالْإِسَاءَةِ وَ الظُّلْمِ، مُعْتَرِفا بِأَنْ لا حُجَّةَ لِی وَ لا عُذْرَ أَتَیتُک أَرْجُو عَظِیمَ عَفْوِک الَّذِی عَفَوْتَ [عَلَوْتَ] بِهِ [عَلَی] عَنِ الْخَاطِئِینَ [الْخَطَّائِینَ] فَلَمْ یمْنَعْک طُولُ عُکوفِهِمْ عَلَی عَظِیمِ الْجُرْمِ أَنْ عُدْتَ عَلَیهِمْ بِالرَّحْمَةِ فَیا مَنْ رَحْمَتُهُ وَاسِعَةٌ وَ عَفْوُهُ عَظِیمٌ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ لا یرُدُّ غَضَبَک إِلا حِلْمُک وَ لا ینْجِی مِنْ سَخَطِک إِلا التَّضَرُّعُ إِلَیک فَهَبْ لِی یا إِلَهِی فَرَجا بِالْقُدْرَةِ الَّتِی تُحْیی بِهَا مَیتَ الْبِلادِ،{{سخ}} وَ لا تُهْلِکنِی غَمّا حَتَّی تَسْتَجِیبَ لِی وَ تُعَرِّفَنِی الْإِجَابَةَ فِی دُعَائِی وَ أَذِقْنِی طَعْمَ الْعَافِیةِ إِلَی مُنْتَهَی أَجَلِی وَ لا تُشْمِتْ بیعَدُوِّی وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَی وَ لا تُمَکنْهُ مِنْ عُنُقِی اللَّهُمَّ [إِلَهِی] إِنْ وَضَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یرْفَعُنِی وَ إِنْ رَفَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یضَعُنِی وَ إِنْ أَهْلَکتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یعْرِضُ لَک فِی عَبْدِک أَوْ یسْأَلُک عَنْ أَمْرِهِ،{{سخ}}وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَیسَ فِی حُکمِک ظُلْمٌ وَ لا فِی نَقِمَتِک عَجَلَةٌ وَ إِنَّمَا یعْجَلُ مَنْ یخَافُ الْفَوْتَ وَ إِنَّمَا یحْتَاجُ إِلَی الظُّلْمِ الضَّعِیفُ وَ قَدْ تَعَالَیتَ یا إِلَهِی عَنْ ذَلِک عُلُوّا کبِیرا اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِک فَأَجِرْنِی وَ أَسْتَرْزِقُک فَارْزُقْنِی وَ أَتَوَکلُ عَلَیک فَاکفِنِی وَ أَسْتَنْصِرُک عَلَی عَدُوِّی [عَدُوِّک] فَانْصُرْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِک فَأَعِنِّی وَ أَسْتَغْفِرُک یا إِلَهِی فَاغْفِرْ لِی آمِینَ آمِینَ آمِینَ.|ترجمہ=خدایا!هرکس به امید کمک و طلب عطا و جود و جایزه مخلوقی مجهّز و مهیا و آماده دیدار او شود،تنها به سوی توستای پروردگار من استعداد و آمادگی من به امید عفو و درخواست و جایزهاست،پس مرا از خواستهام ناامید مساز،ای آنکه پرسندهای از او محروم نگردد و بخشیدهای از او نکاهد من به پشتوانه عمل شایستهای که انجام داده باشم،و یا به امید آفریدهای که به او دل بسته باشم به پیشگاهت نیامدهام،به درگاهت آمدهام با با اعتراف بر نفس خویش به بدکاری دستم و با اعتراف به اینکه هیچ دلیل و نه عذری بر بدکاریام نیست،گذشت فراگیرت را که بر آن از خطاکاران درمیگذری امیدوارم،پس پافشاری بر جرم بزرگشان از اینکه بر انان دوباره مهرورزی تو را بازنداشت،پسای آنکه رحمتش فراگیر و گذشتش بس بزرگ استای بزرگ،ای بزرگ،ای بزرگ،جز بردباریات خشم تو را برنگرداند و جز زاری به پیشگاهت از ناخشنودیات رهایی نبخشد،پس خدایا!با نیرویی که با آن سرزمینهای مرده را زنده میکنی برایم گشایشی بخش و از اندوه هلاکم مکن تا آنکه دعایم را مستجاب نمایی و مرا به اجابت دعایم آگاه سازی و شیرینی سلامت و تندرستی را تا پایان عمر به من بچشان و مرا در معرض سرزنش دشمنم قرار مده و او را بر من چیره مساز و بر گردنم مسلّط مکن خدایا!اگر تو مرا حقیر و پست بداری،پس چه کسی بلندم گرداند و اگر تو مرا بلند گردانی،پس کیست آنکه مرا خوار کند و اگر هلاکم کنی،پس کیست آنکه درباره بندهات در برابر تو خود نماید؟یا از کار او از تو پرسوجو کند؟ با آنکه به یقین میدانم که نه در حکم تو ستمی است و نه در انتقامت شتابی،چه تنها کسی در انتقام شتاب میکند که از دستدادن فرصت را میهراسد و فقط کسی محتاج ستمگری است که ناتوان است،و حال آنکه توای خدای من!از این امور بسیار برتری.بار خدایا به تو پناه میآورم،پس پناهم ده و از تو امان میجویم پس امانم ده و از توروزی میطلبم پس روزیام ده و اعتماد میکنم بر تو،پس تو خود مرا کافی باش،و برای غلبه بر دشمنم از تو یاری میخواهم پس یاریام ده،و از تو مدد میجویم پس مرا مدد فرما،ای خدای من!دعایم را بپذیر.بپذیر.بپذیر. | |||
}}</div> | |||
{{حدیث| | |||
اَللَّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَیأَ وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةٍ إِلَی مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نَائِلِهِ وَ جَائِزَتِهِ فَإِلَیک یا رَبِّ تَعْبِیتِی وَ اسْتِعْدَادِی رَجَاءَ عَفْوِک وَ طَلَبَ نَائِلِک وَ جَائِزَتِک فَلا تُخَیبْ دُعَائِی یا مَنْ لا یخِیبُ عَلَیهِ سَائِلٌ [السَّائِلُ] وَ لا ینْقُصُهُ نَائِلٌ فَإِنِّی لَمْ آتِک ثِقَةً بِعَمَلٍ صَالِحٍ عَمِلْتُهُ وَ لا لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ أَتَیتُک مُقِرّا عَلَی نَفْسِی بِالْإِسَاءَةِ وَ الظُّلْمِ، مُعْتَرِفا بِأَنْ لا حُجَّةَ لِی وَ لا عُذْرَ أَتَیتُک أَرْجُو عَظِیمَ عَفْوِک الَّذِی عَفَوْتَ [عَلَوْتَ] بِهِ [عَلَی] عَنِ الْخَاطِئِینَ [الْخَطَّائِینَ] فَلَمْ یمْنَعْک طُولُ عُکوفِهِمْ عَلَی عَظِیمِ الْجُرْمِ أَنْ عُدْتَ عَلَیهِمْ بِالرَّحْمَةِ فَیا مَنْ رَحْمَتُهُ وَاسِعَةٌ وَ عَفْوُهُ عَظِیمٌ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ لا یرُدُّ غَضَبَک إِلا حِلْمُک وَ لا ینْجِی مِنْ سَخَطِک إِلا التَّضَرُّعُ إِلَیک فَهَبْ لِی یا إِلَهِی فَرَجا بِالْقُدْرَةِ الَّتِی تُحْیی بِهَا مَیتَ الْبِلادِ،{{سخ}} وَ لا تُهْلِکنِی غَمّا حَتَّی تَسْتَجِیبَ لِی وَ تُعَرِّفَنِی الْإِجَابَةَ فِی دُعَائِی وَ أَذِقْنِی طَعْمَ الْعَافِیةِ إِلَی مُنْتَهَی أَجَلِی وَ لا تُشْمِتْ بیعَدُوِّی وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَی وَ لا تُمَکنْهُ مِنْ عُنُقِی اللَّهُمَّ [إِلَهِی] إِنْ وَضَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یرْفَعُنِی وَ إِنْ رَفَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یضَعُنِی وَ إِنْ أَهْلَکتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یعْرِضُ لَک فِی عَبْدِک أَوْ یسْأَلُک عَنْ أَمْرِهِ،{{سخ}}وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَیسَ فِی حُکمِک ظُلْمٌ وَ لا فِی نَقِمَتِک عَجَلَةٌ وَ إِنَّمَا یعْجَلُ مَنْ یخَافُ الْفَوْتَ وَ إِنَّمَا یحْتَاجُ إِلَی الظُّلْمِ الضَّعِیفُ وَ قَدْ تَعَالَیتَ یا إِلَهِی عَنْ ذَلِک عُلُوّا کبِیرا اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِک فَأَجِرْنِی وَ أَسْتَرْزِقُک فَارْزُقْنِی وَ أَتَوَکلُ عَلَیک فَاکفِنِی وَ أَسْتَنْصِرُک عَلَی عَدُوِّی [عَدُوِّک] فَانْصُرْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِک فَأَعِنِّی وَ أَسْتَغْفِرُک یا إِلَهِی فَاغْفِرْ لِی آمِینَ آمِینَ آمِینَ.|ترجمہ=خدایا!هرکس به امید کمک و طلب عطا و جود و جایزه مخلوقی مجهّز و مهیا و آماده دیدار او شود،تنها به سوی توستای پروردگار من استعداد و آمادگی من به امید عفو و درخواست و جایزهاست،پس مرا از خواستهام ناامید مساز،ای آنکه پرسندهای از او محروم نگردد و بخشیدهای از او نکاهد من به پشتوانه عمل شایستهای که انجام داده باشم،و یا به امید آفریدهای که به او دل بسته باشم به پیشگاهت نیامدهام،به درگاهت آمدهام با با اعتراف بر نفس خویش به بدکاری دستم و با اعتراف به اینکه هیچ دلیل و نه عذری بر بدکاریام نیست،گذشت فراگیرت را که بر آن از خطاکاران درمیگذری امیدوارم،پس پافشاری بر جرم بزرگشان از اینکه بر انان دوباره مهرورزی تو را بازنداشت،پسای آنکه رحمتش فراگیر و گذشتش بس بزرگ استای بزرگ،ای بزرگ،ای بزرگ،جز بردباریات خشم تو را برنگرداند و جز زاری به پیشگاهت از ناخشنودیات رهایی نبخشد،پس خدایا!با نیرویی که با آن سرزمینهای مرده را زنده میکنی برایم گشایشی بخش و از اندوه هلاکم مکن تا آنکه دعایم را مستجاب نمایی و مرا به اجابت دعایم آگاه سازی و شیرینی سلامت و تندرستی را تا پایان عمر به من بچشان و مرا در معرض سرزنش دشمنم قرار مده و او را بر من چیره مساز و بر گردنم مسلّط مکن خدایا!اگر تو مرا حقیر و پست بداری،پس چه کسی بلندم گرداند و اگر تو مرا بلند گردانی،پس کیست آنکه مرا خوار کند و اگر هلاکم کنی،پس کیست آنکه درباره بندهات در برابر تو خود نماید؟یا از کار او از تو پرسوجو کند؟ با آنکه به یقین میدانم که نه در حکم تو ستمی است و نه در انتقامت شتابی،چه تنها کسی در انتقام شتاب میکند که از دستدادن فرصت را میهراسد و فقط کسی محتاج ستمگری است که ناتوان است،و حال آنکه توای خدای من!از این امور بسیار برتری.بار خدایا به تو پناه میآورم،پس پناهم ده و از تو امان میجویم پس امانم ده و از توروزی میطلبم پس روزیام ده و اعتماد میکنم بر تو،پس تو خود مرا کافی باش،و برای غلبه بر دشمنم از تو یاری میخواهم پس یاریام ده،و از تو مدد میجویم پس مرا مدد فرما،ای خدای من!دعایم را بپذیر.بپذیر.بپذیر. | |||
}} | |||
| archive date = | | archive date = | ||
||bgcolor= #ecfcf4 | ||bgcolor= #ecfcf4 |