"سورہ آل عمران" کے نسخوں کے درمیان فرق
م
←آیت محکم اور متشابہ (7)
Waziri (تبادلۂ خیال | شراکتیں) مکوئی خلاصۂ ترمیم نہیں |
Waziri (تبادلۂ خیال | شراکتیں) |
||
سطر 70: | سطر 70: | ||
|ترجمہ=وہ وہی ہے جس نے آپ پر ایسی کتاب نازل کی جس میں کچھ آیتیں تو محکم ہیں۔ جو کتاب کی اصل و بنیاد ہیں اور کچھ متشابہ ہیں...}} | |ترجمہ=وہ وہی ہے جس نے آپ پر ایسی کتاب نازل کی جس میں کچھ آیتیں تو محکم ہیں۔ جو کتاب کی اصل و بنیاد ہیں اور کچھ متشابہ ہیں...}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
<!-- | <!-- | ||
این آيه از دستهای از آیات قرآن به نام متشابهات، سخن میگوید که معناى روشنی ندارند و مورد سوءاستفادهٔ افراد منحرف قرار میگیرند. به گفتهٔ [[ناصر مکارم شیرازی]]، علت وجود چنین آیاتی در قرآن، بالابودن سطح مطلب يا گفتگو از عوالم خارج از دسترس بشر، مانند عالَم غيب، جهان رستاخيز و صفات خدا است.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص432و433.</ref> | این آيه از دستهای از آیات قرآن به نام متشابهات، سخن میگوید که معناى روشنی ندارند و مورد سوءاستفادهٔ افراد منحرف قرار میگیرند. به گفتهٔ [[ناصر مکارم شیرازی]]، علت وجود چنین آیاتی در قرآن، بالابودن سطح مطلب يا گفتگو از عوالم خارج از دسترس بشر، مانند عالَم غيب، جهان رستاخيز و صفات خدا است.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص432و433.</ref> | ||
سطر 80: | سطر 80: | ||
|ترجمه= در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است.|اندازه=100%}} | |ترجمه= در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
[[علامه طباطبایی]] منظور از واژهٔ [[اسلام]] در این [[آیه]] را همان معنای لغوی آن میداند که نشان دهنده این نکته است که حقیقت همهٔ [[ادیان الهی]]، یک چیز است و آن، تسلیم در برابر [[خدا]] و اطاعت او است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج3، ص120و121.</ref> در [[تفسیر نمونه]] نیز واژه اسلام را به معناى تسليم و آيين حقيقى در پيشگاه خدا را همان تسليم در برابر فرمان او دانسته است؛ بر این اساس به آیین [[پيامبر اسلام(ص)]]، از آن رو «اسلام» گفته میشود که آخرين و برترين آيينها است؛ وگرنه از يك نظر همه اديان الهى، اسلام است.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص470و471.</ref> | [[علامه طباطبایی]] منظور از واژهٔ [[اسلام]] در این [[آیه]] را همان معنای لغوی آن میداند که نشان دهنده این نکته است که حقیقت همهٔ [[ادیان الهی]]، یک چیز است و آن، تسلیم در برابر [[خدا]] و اطاعت او است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج3، ص120و121.</ref> در [[تفسیر نمونه]] نیز واژه اسلام را به معناى تسليم و آيين حقيقى در پيشگاه خدا را همان تسليم در برابر فرمان او دانسته است؛ بر این اساس به آیین [[پيامبر اسلام(ص)]]، از آن رو «اسلام» گفته میشود که آخرين و برترين آيينها است؛ وگرنه از يك نظر همه اديان الهى، اسلام است.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1374ش، ج2، ص470و471.</ref> | ||
سطر 90: | سطر 90: | ||
|ترجمه= بگو: «بار خدايا، تويى كه فرمانفرمايى؛ هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كه خواهى، فرمانروايى را باز ستانى؛ و هر كه را خواهى، عزت بخشى؛ و هر كه را خواهى، خوار گردانى؛ همه خوبيها به دست توست، و تو بر هر چيز توانايى.»|اندازه=100%}} | |ترجمه= بگو: «بار خدايا، تويى كه فرمانفرمايى؛ هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كه خواهى، فرمانروايى را باز ستانى؛ و هر كه را خواهى، عزت بخشى؛ و هر كه را خواهى، خوار گردانى؛ همه خوبيها به دست توست، و تو بر هر چيز توانايى.»|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
مالکیت خداوند را در این [[آیه]] نشان از قدرت او دانستهاند که هرگونه بخواهد در مُلک خود تصرف میکند.<ref>مغنیه، الکاشف، 1424ق، ج2، ص36-37.</ref> [[مفسران]] منظور از «تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ» را مسلمانان نخستین میدانند که دعوت [[اسلام]] را اجابت و بدان عمل کردند و [[خداوند]] به آنان قدرت، حکومت و عزت بخشید و منظور از «وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ» را [[مشرکان]]، [[رومیان]] و [[ایرانیان]] میدانند که به دلیل کفرشان، خداوند قدرت آنها را زایل کرد و عزت آنها را گرفت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج2، ص727-728؛ مغنیه، الکاشف، 1424ق، ج2، ص37.</ref> بنابراین گرفتن قدرت از زورمندان و دادن آن به ضعیفان را نشانه قدرت خداوند دانستهاند.<ref>مغنیه، الکاشف، 1424ق، ج2، ص37.</ref> | مالکیت خداوند را در این [[آیه]] نشان از قدرت او دانستهاند که هرگونه بخواهد در مُلک خود تصرف میکند.<ref>مغنیه، الکاشف، 1424ق، ج2، ص36-37.</ref> [[مفسران]] منظور از «تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ» را مسلمانان نخستین میدانند که دعوت [[اسلام]] را اجابت و بدان عمل کردند و [[خداوند]] به آنان قدرت، حکومت و عزت بخشید و منظور از «وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ» را [[مشرکان]]، [[رومیان]] و [[ایرانیان]] میدانند که به دلیل کفرشان، خداوند قدرت آنها را زایل کرد و عزت آنها را گرفت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج2، ص727-728؛ مغنیه، الکاشف، 1424ق، ج2، ص37.</ref> بنابراین گرفتن قدرت از زورمندان و دادن آن به ضعیفان را نشانه قدرت خداوند دانستهاند.<ref>مغنیه، الکاشف، 1424ق، ج2، ص37.</ref> | ||
[[پرونده:آیه مباهله (آل عمران 61).jpg|180px|بندانگشتی|آیه مباهله]] | [[پرونده:آیه مباهله (آل عمران 61).jpg|180px|بندانگشتی|آیه مباهله]] | ||
سطر 100: | سطر 100: | ||
|ترجمه= بنابراین پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی(ع)]، با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و جانهایمان و جانهایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم.|اندازه=100%}} | |ترجمه= بنابراین پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی(ع)]، با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و جانهایمان و جانهایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
دانشمندان فرقههای مختلف اسلامی در نوشتههای [[کلام|کلامی]]، [[تفسیر|تفسیری]]، تاریخی و [[فقه|فقهی]]ِ، از [[آیه مباهله]] گفتگو کردهاند.<ref>الغفوری، «خوانش فقهی جدیدی از آیهٔ مباهله»، ص48.</ref> مفسران [[شیعه]] و برخی از مفسران [[اهل سنت]] این آیه را از فضائل [[امام علی(ع)]] و [[اهل بیت(ع)]] دانستهاند.<ref>زمخشری، الکشاف، 1407ق، ج1، ص369؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، 1420ق، ج8، ص247؛ بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، 1418ق، ج2، ص21.</ref> در این آیه [[امام علی (ع)]] به منزلهٔ نَفْس و جان [[پیامبر(ص)]] معرفی شده است.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان، 1406ق، ج5، ص168.</ref> [[امام رضا(ع)]] این آیه را بزرگترین فضیلت حضرت علی(ع) در [[قرآن]] معرفی کرده است.<ref>مفید، الفصول المختاره، 1414ق، ص38.</ref> | دانشمندان فرقههای مختلف اسلامی در نوشتههای [[کلام|کلامی]]، [[تفسیر|تفسیری]]، تاریخی و [[فقه|فقهی]]ِ، از [[آیه مباهله]] گفتگو کردهاند.<ref>الغفوری، «خوانش فقهی جدیدی از آیهٔ مباهله»، ص48.</ref> مفسران [[شیعه]] و برخی از مفسران [[اهل سنت]] این آیه را از فضائل [[امام علی(ع)]] و [[اهل بیت(ع)]] دانستهاند.<ref>زمخشری، الکشاف، 1407ق، ج1، ص369؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، 1420ق، ج8، ص247؛ بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، 1418ق، ج2، ص21.</ref> در این آیه [[امام علی (ع)]] به منزلهٔ نَفْس و جان [[پیامبر(ص)]] معرفی شده است.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان، 1406ق، ج5، ص168.</ref> [[امام رضا(ع)]] این آیه را بزرگترین فضیلت حضرت علی(ع) در [[قرآن]] معرفی کرده است.<ref>مفید، الفصول المختاره، 1414ق، ص38.</ref> | ||
سطر 109: | سطر 109: | ||
|ترجمه= هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست.|اندازه=100%}} | |ترجمه= هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
واژه «بر» را در این آیه به معنای خیر وسیع و گسترده اعم از اعتقادی و عملی تعریف کردهاند<ref>طباطبایی، المیزان، 1390ق، ج3، ص334.</ref> و مصادیق آن را [[بهشت]]، [[تقوا]]، بودن از صالحان،<ref>طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج2، ص792.</ref> [[ایمان]] و عمل پاک<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص3.</ref> دانستهاند. این آیه یکی از شرایط رسیدن به مقام نیکوکاران را [[انفاق]] از اموال مورد علاقه انسان میداند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص3.</ref> | واژه «بر» را در این آیه به معنای خیر وسیع و گسترده اعم از اعتقادی و عملی تعریف کردهاند<ref>طباطبایی، المیزان، 1390ق، ج3، ص334.</ref> و مصادیق آن را [[بهشت]]، [[تقوا]]، بودن از صالحان،<ref>طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج2، ص792.</ref> [[ایمان]] و عمل پاک<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص3.</ref> دانستهاند. این آیه یکی از شرایط رسیدن به مقام نیکوکاران را [[انفاق]] از اموال مورد علاقه انسان میداند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص3.</ref> | ||
سطر 119: | سطر 119: | ||
|ترجمه= و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد: آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد، پس ميان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛ و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد. اين گونه، خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند، باشد كه شما راه يابيد.|اندازه=100%}} | |ترجمه= و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد: آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد، پس ميان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛ و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد. اين گونه، خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند، باشد كه شما راه يابيد.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
مفسران محتوای اصلی این [[آیه]] را دعوت به اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه میان مسلمانان دانستهاند.<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآنی، 1394ش، ج1، ص 508؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص32.</ref> در این آیه [[خداوند]] برادری و محبت را راه نجات مسلمانان از لبه پرتگاهی از آتش معرفی میکند. منظور از آتش را در اینجا نه آتش دوزخ بلکه آتش جنگ و نزاع و خصومتهای طولانیمدت قبیله [[اوس و خزرج]] قبل از اسلام میدانند که خداوند با [[اسلام]] و ایجاد الفت و برادری میان آنها توانست این آتش را خاموش کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص32.</ref> | مفسران محتوای اصلی این [[آیه]] را دعوت به اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه میان مسلمانان دانستهاند.<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآنی، 1394ش، ج1، ص 508؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص32.</ref> در این آیه [[خداوند]] برادری و محبت را راه نجات مسلمانان از لبه پرتگاهی از آتش معرفی میکند. منظور از آتش را در اینجا نه آتش دوزخ بلکه آتش جنگ و نزاع و خصومتهای طولانیمدت قبیله [[اوس و خزرج]] قبل از اسلام میدانند که خداوند با [[اسلام]] و ایجاد الفت و برادری میان آنها توانست این آتش را خاموش کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص32.</ref> | ||
سطر 127: | سطر 127: | ||
|ترجمه= و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنايش [به قدر] آسمانها و زمين است [و] براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد.|اندازه=100%}} | |ترجمه= و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنايش [به قدر] آسمانها و زمين است [و] براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
مسابقه و شتاب برای رسیدن به مغفرت الهی را در این آیه به معنای تلاش برای به دست آوردن اسباب [[مغفرت]] که در کتاب و [[سنت]] بدان اشاره شده است، دانستهاند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان، 1406، ج5، ص381.</ref> | مسابقه و شتاب برای رسیدن به مغفرت الهی را در این آیه به معنای تلاش برای به دست آوردن اسباب [[مغفرت]] که در کتاب و [[سنت]] بدان اشاره شده است، دانستهاند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان، 1406، ج5، ص381.</ref> | ||
سطر 136: | سطر 136: | ||
|ترجمه= همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از مردم در مىگذرند؛ و خداوند نكوكاران را دوست دارد.|اندازه=100%}} | |ترجمه= همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از مردم در مىگذرند؛ و خداوند نكوكاران را دوست دارد.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
در این آیه برخی از صفات پرهیزکارانی که به دنبال مغفرت الهی هستند، از جمله کنترل خشم بیان شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص97.</ref> | در این آیه برخی از صفات پرهیزکارانی که به دنبال مغفرت الهی هستند، از جمله کنترل خشم بیان شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص97.</ref> | ||
[[پرونده:آیه و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا آل عمران آیه 169.jpg|بندانگشتی|180px|آیهٔ 169 آل عمران به خط نستعلیق]] | [[پرونده:آیه و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا آل عمران آیه 169.jpg|بندانگشتی|180px|آیهٔ 169 آل عمران به خط نستعلیق]] | ||
سطر 145: | سطر 145: | ||
|ترجمه= هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند، مرده مپندار، بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.|اندازه=100%}} | |ترجمه= هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند، مرده مپندار، بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
آیه از مقام بلند [[شهادت|شهيدان]] ياد كرده و از زندهبودن آنها پس از مرگ و زندگی فوقالعادهٔ آنان نزد پروردگارشان، سخن گفته است.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص168-170.</ref> این آیه از جمله آیاتی است که بر ضریح کنونی (نصبشده در سال 1395ش) [[حضرت عباس (ع)]]، نقش بسته است.<ref>[https://alkafeel.net/ar-news/index.php?id=3929&lang=pr شبکه جهانی الکفیل.]</ref> | آیه از مقام بلند [[شهادت|شهيدان]] ياد كرده و از زندهبودن آنها پس از مرگ و زندگی فوقالعادهٔ آنان نزد پروردگارشان، سخن گفته است.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص168-170.</ref> این آیه از جمله آیاتی است که بر ضریح کنونی (نصبشده در سال 1395ش) [[حضرت عباس (ع)]]، نقش بسته است.<ref>[https://alkafeel.net/ar-news/index.php?id=3929&lang=pr شبکه جهانی الکفیل.]</ref> | ||
سطر 154: | سطر 154: | ||
|ترجمه= پروردگارا، هر كه را تو در آتش درآورى، يقيناً رسوايش كردهاى، و براى ستمكاران ياورانى نيست. پروردگارا، ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مىخواند كه: «به پروردگار خود ايمان آوريد»، پس ايمان آورديم. پروردگارا، گناهان ما را بيامرز، و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران. پروردگارا و آنچه را كه به وسيله فرستادگانت به ما وعده دادهاى به ما عطا كن و ما را روز رستاخيز رسوا مگردان، زيرا تو وعدهات را خلاف نمىكنى.|اندازه=100%}} | |ترجمه= پروردگارا، هر كه را تو در آتش درآورى، يقيناً رسوايش كردهاى، و براى ستمكاران ياورانى نيست. پروردگارا، ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مىخواند كه: «به پروردگار خود ايمان آوريد»، پس ايمان آورديم. پروردگارا، گناهان ما را بيامرز، و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران. پروردگارا و آنچه را كه به وسيله فرستادگانت به ما وعده دادهاى به ما عطا كن و ما را روز رستاخيز رسوا مگردان، زيرا تو وعدهات را خلاف نمىكنى.|اندازه=100%}} | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{ | {{خاتمہ}} | ||
این آیات مجموعهای از [[دعاهای قرآنی]] است که با واژه «ربنا» شروع شده و درخواستهایی را از زبان مؤمنان خردمند از پروردگارشان طلب میکنند. در آیه نخست خردمندان بیشتر از [[دوزخ|آتش دوزخ]] از رسوایی وحشت دارند به همین دلیل است که افراد با شخصیت برای حفظ آبرو و حیثیت حاضرند همه گونه رنج و ناراحتی را تحمل کنند؛ بنابراین دردناکترین عذاب [[روز رستاخیز]] را رسوایی در پیشگاه [[خدا]] و بندگان معرفی کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص217.</ref> | این آیات مجموعهای از [[دعاهای قرآنی]] است که با واژه «ربنا» شروع شده و درخواستهایی را از زبان مؤمنان خردمند از پروردگارشان طلب میکنند. در آیه نخست خردمندان بیشتر از [[دوزخ|آتش دوزخ]] از رسوایی وحشت دارند به همین دلیل است که افراد با شخصیت برای حفظ آبرو و حیثیت حاضرند همه گونه رنج و ناراحتی را تحمل کنند؛ بنابراین دردناکترین عذاب [[روز رستاخیز]] را رسوایی در پیشگاه [[خدا]] و بندگان معرفی کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج3، ص217.</ref> | ||
<br /> | <br /> |