مندرجات کا رخ کریں

"سورہ اسراء" کے نسخوں کے درمیان فرق

11,781 بائٹ کا اضافہ ،  17 نومبر 2019ء
کوئی خلاصۂ ترمیم نہیں
سطر 83: سطر 83:
=== انسان کا عمل اس کی فردی خصوصیات کے مطابق ہونا===
=== انسان کا عمل اس کی فردی خصوصیات کے مطابق ہونا===
سورہ اسراء کی آیت نمبر 86 میں انسان کے عمل کو اس کے "شاکلہ" یعنی شخصیت کے مطابق قرار دیتے ہیں اور اس شخصیت سے مراد انسان کی ان باطنی اور اخلاقی خصوصیات ہیں جو انسان کے تمام رفتار و کردار کا سرچشمہ ہوا کرتی ہے۔<ref>مرتضوی، درآمدی بر شکل گیری شخصیت جوان، ۱۳۷۹ش، ص۳۴و۳۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۱۱۲.</ref> علامہ طباطبائی شاکلہ کی تفسیر کرتے ہوئے تاکید کرتے ہیں کہ انسان کی شخصیت خاص رفتار و کردار کا صرف تقاضا کرتی ہے اور کبھی بھی انسان کو کسی کام پر مجبور نہیں کرتی ہے۔<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۹۰.</ref>
سورہ اسراء کی آیت نمبر 86 میں انسان کے عمل کو اس کے "شاکلہ" یعنی شخصیت کے مطابق قرار دیتے ہیں اور اس شخصیت سے مراد انسان کی ان باطنی اور اخلاقی خصوصیات ہیں جو انسان کے تمام رفتار و کردار کا سرچشمہ ہوا کرتی ہے۔<ref>مرتضوی، درآمدی بر شکل گیری شخصیت جوان، ۱۳۷۹ش، ص۳۴و۳۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۱۱۲.</ref> علامہ طباطبائی شاکلہ کی تفسیر کرتے ہوئے تاکید کرتے ہیں کہ انسان کی شخصیت خاص رفتار و کردار کا صرف تقاضا کرتی ہے اور کبھی بھی انسان کو کسی کام پر مجبور نہیں کرتی ہے۔<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۹۰.</ref>
==مشہور آیات==
آیت معراج، آیت والدین کے ساتھ نیک سلوک، آیت کرامت انسانی اور آیت تواضع سورہ اسراء کی مشہور آیات میں سے ہیں۔
=== آیت اسراء (1) ===
{{اصلی|آیت اسراء}}
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن کا متن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَ‌ىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَ‌امِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَ‌كْنَا حَوْلَه...﴿۱﴾»
<br />
|ترجمہ=}}
</noinclude>
{{خاتمہ}}
اس آیت میں [[پیغمبر اکرمؐ]] کی [[مسجد الحرام]] سے [[مسجد الأقصی]] تک کے سفر کی روئیداد بیان کرتی ہے جو آپؐ کی [[معراج]] کے لئے مقدمہ تھا۔ مسلمانوں کا عقیدہ ہے کہ یہ سفر ایک ہی رات انجام پایا جو اس زمانے کے ذرایع کو مد نظر رکھتے ہوئے ایک معجزہ تھا۔<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونہ، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۸.</ref>
[[علامہ طباطبائی]] لکھتے ہیں: "اِسراء" کے معنی رات کا سفر ہے اور لفظ "لیلاً" اس بات کے اوپر دلالت کرتے ہے کہ یہ سفر ایک ہی رات [[مکہ]] سے [[بیت المقدس]] انجام پایا ہے۔<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۷.</ref>
=== آیت 9===
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن کا متن|إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا كَبِيرً‌ا ... ﴿۹﴾»
<br />
|ترجمہ=}}
</noinclude>
{{خاتمہ}}<!--
آیه نهم سوره اسراء‌ قرآن را هدایت‌کننده به مستقیم‌ترین و استوارترین آیین‌ها معرفی می‌کند. [[تفسیر نمونه]] این این دو ویژگی را به ارائه عقائد روشن و قابل درک و خالی از هرگونه ابهام و [[خرافات]]، ایجاد رابطه میان باطن و ظاهر و عقیده و عمل، تقویت جنبه‌های معرفتی و مادی به صورت توأمان، دوری از [[اسراف]] و [[تبذیر]] و افراط و تفریط در [[عبادت]] و دیگر برنامه‌های اخلاقی و برپادارنده [[عدل]] و درهم کوبنده ستم، تفسیر کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲،‌ ص۳۷.</ref>
=== آیه احسان به والدین (۲۳-۲۴) ===
{{اصلی|آیه احسان به والدین}}
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن کا متن|وَقَضَىٰ رَ‌بُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ‌ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِ‌يمًا﴿۲۳﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا كَمَا رَ‌بَّيَانِي صَغِيرً‌ا﴿۲۴﴾»
<br />
|ترجمہ=پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى‌] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى. و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند.»|اندازه=100%}}
</noinclude>
{{خاتمہ}}
از این آیه در مباحث خانواده و بحث‌های اخلاقی، بسیار بحث می‌شود.<ref>از جمله، نک: احمدی، مقام پدر و مادر در اسلام، ۱۳۸۸، ص۱۹-۲۵؛ بیژنی، «حقوق و تکالیف متقابل فرزندان و والدین از نظر اسلام»، ص۷۷-۸۹.</ref> به نوشته [[المیزان]]، به این دلیل آیه پس از توحید از نیکی به پدر و مادر، یاد کرده است که نیکی به پدر و مادر، از واجب‌ترین واجبات است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۸۰.</ref>
برخی از روایات ائمه شیعه، [[پیامبر(ص)]] و [[حضرت علی(ع)]] را مصادیق والدین دانسته‌اند.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۸.</ref>
{{همچنین ببینید|حق والدین|عاق والدین}}
===آیه مبذرین (۲۷)===
{{اصلی|آیه مبذرین}}
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن کا متن|إِنَّ الْمُبَذِّرِ‌ينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَ‌بِّهِ كَفُورً‌ا...﴿۲۷﴾»
<br />
|ترجمہ=همانا اسرافكاران برادران شيطانهايند و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است. |اندازه=100%}}
</noinclude>
{{خاتمہ}}
تشبیه مبذرین به [[شیاطین]] و برادر خواندن آنها با شیاطین در آیه۲۷ سوره اسراء را تاکیدی بر نهی از تبذیر دانسته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۸۸.</ref> همچنین وجه برادری و همنشینی مبذرین با شیاطین را همانندی عمل آنها در تباه کردن اموال دانسته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۱۲.</ref>
مفسران منظور از واژه شیطان در این آیه را [[ابلیس]] دانسته که نسبت به پروردگار خود کفر ورزید، کفری که منشا آن ضایع کردن نعمت‌های [[خداوند]] و استفاده از قدرت و ابزار در اختیارش در راه گمراهی بندگان خدا بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۱۲.</ref> در این آیات تبذیر را کاری شیطانی و نوعی ناسپاسی معرفی کرده و همانطور که [[مؤمن]] را با برادری دیگر مؤمنان برتری داده، مبذرین را با برادری شیاطین تحقیر می‌کند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۴۶.</ref>
{{همچنین ببینید|تبذیر}}
===آیه تواضع (۳۷)===
{{اصلی|آیه تواضع}}
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن کا متن|وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْ‌ضِ مَرَ‌حًا ۖ إِنَّكَ لَن تَخْرِ‌قَ الْأَرْ‌ضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا﴿۳۷﴾»
<br />
|ترجمہ=و در [روى‌] زمين به نخوت گام برمدار، چرا كه هرگز زمين را نمى‌توانى شكافت، و در بلندى به كوه‌ها نمى‌توانى رسيد.|اندازه=100%}}
</noinclude>
{{خاتمہ}}
آیه ۳۷ سوره اسراء را اشاره بر نادانی برخی از انسان‌ها می‌دانند که هنگام دریافت مقام و ثروت فخر می‌فروشند ولی زمان گرفتاری سست و حیران می‌شوند؛ در حالی‌که انسان خردمند کسی است که به اندازه خود را بداند و فخرفروشی نکند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۵.</ref> این فراز از آیه «إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا» را کنایه از ناتوانی انسان دانسته‌اند چنانچه از لحاظ جسمی به بلندی کوه‌ها نمی‌رسد و با گام‌هایش توانایی شکافتن زمین را ندارد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۵.</ref> همچنین این فراز از [[آیه]] را نشانه خیالاتی بودن انسان [[تکبر|متکبر]] دانسته‌اند زیرا اگر دچار وهم و خیال نمی‌شد، بزرگ‌تر و نیرومندتر از خود را نیز می‌دید و به کوچکی خود اعتراف می‌کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۹۷.</ref>
{{همچنین ببینید|تواضع|تکبر}}
===آیه کرامت (۷۰)===
{{اصلی|آیه کرامت}}
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن کا متن|وَلَقَدْ كَرَّ‌مْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ‌ وَالْبَحْرِ‌ وَ رَ‌زَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ‌ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴿۷۰﴾»
<br />
|ترجمہ=و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركب‌ها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريده‌هاى خود برترى آشكار داديم.|اندازه=100%}}
</noinclude>
{{خاتمہ}}
آیه ۷۰ سوره اسراء یکی از راه‌های تربیت انسان تلقی شده است؛ زیرا با شخصیت دادن به انسان به او می‌فهماند گوهر انسانی خود را به بهای ناچیزی نفروشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۷.</ref>
کرامت داشتن انسان را به دلیل موهبت‌های الهی از جمله خلق در بهترین حالت، داشتن خرد و عقل، کمال‌طلبی انسان، عبرت‌پذیری از گذشتگان، هدف داشتن خلقت او و ... دانسته‌اند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۶۷-۶۸.</ref>
[[علامه طباطبایی]] این آیه را در مقام منت نهادن [[خدا]] بر انسان می‌داند که آمیخته با عتاب و خطاب نیز هست. به نظر وی خداوند پس از آن‌که نعمت‌های زیادی به انسان اعطا کرد و انسان آن نعمت‌ها را فراموش کرد در این آیه با شمارش نعمات خود قصد یادآوری عنایات خود به انسان را دارد تا شکرگزار باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.</ref>
===دیگر آیات مشهور===
آیه ۸۰ از [[دعاهای قرآنی]]، آیه ۸۱ درباره استواری حق و ناپایداری باطل، آیه ۸۲ با نام [[آیه شفاء]] و آیه ۸۵ تحت عنوان [[آیه روح]] از دیگر آیات مشهور سوره اسراء محسوب شده است.
-->


== متن اور ترجمہ ==
== متن اور ترجمہ ==
confirmed، templateeditor
9,024

ترامیم